خرداد: امروز اولویتی مهمتر از انسجام، اتحاد، وحدت و همدلی نیست، اما حرکتهایی صورت میگیرد که محصول آن تعمیق، تشدید شکافها و التهابهاست. از این زاویه است که گفته میشود برای طرح چنین موضوعی زمان مناسب نیست و در مجموع چنین حرکتی به صلاح کشور نیست.
به گزارش خرداد، مرتضی مبلغ در یادداشتی در آرمان امروز نوشت: «صرف نظر از جنبههای شکلی و حقوقی سوال که آقای حسن روحانی بدان اشاره داشت، ۳ نکته کلیدی در ارتباط با طرح سوال از رئیسجمهور و حضور آقای روحانی در صحن علنی مجلس وجود دارد که باید به آنها توجه کرد.
نخست آن که سوال یا استیضاح حق نمایندگان مردم است و یکی از اساسیترین کارهای نمایندگان نظارت بر عملکرد قوه مجریه و حتی سایر قواست. در حالی که امروز اگر بخواهیم یکی از نقاط ضعف مجلس دهم را برشماریم، به این نتیجه خواهیم رسید که پارلمان در انجام این وظیفه نظارتی خود چندان موفق عمل نکرده و کوتاهیهای زیادی داشته است. حتی به نظر میرسد نه تنها مسئولان قوه مجریه و سایر قوا باید منتظر سوال از مجلس باشند بلکه رئیسجمهور، وزرا و مسئولان سایر دستگاهها باید با مجلس تعامل سازندهای داشته باشند، به مجلس رفته و در باب مسائل مورد بحث شفافسازی کنند و پاسخگوی نمایندگان باشند. از سوی دیگر بارها گفته شده تنها اولویت امروز کشور که هیچ چیزی نباید جای آن را بگیرد این است که تمام مسئولان کشور باید دست به دست هم دهند و با همدلی، همافزایی و کمک به یکدیگر تلاش کنند سازوکارهای برونرفت از این شرایط بحرانی و ملتهب را مشخص و برای خروج از این شرایط کمک حال یکدیگر باشند. شرایط بحرانی، ملتهب و حساس کشور از یک طرف و وضعیت وخیم اقتصادی که به هر دلیل دامنگیر کشور شده، فشارهای خارجی کمنظیری که به کشور وارد میشود و میدانداری و یکهتازی دلواپسان در کشور، دست به دست یکدیگر داده و این شرایط را به وجود آورده است. امروز اولویتی مهمتر از انسجام، اتحاد، وحدت و همدلی نیست، اما حرکتهایی صورت میگیرد که محصول آن تعمیق، تشدید شکافها و التهابهاست. از این زاویه است که گفته میشود برای طرح چنین موضوعی زمان مناسب نیست و در مجموع چنین حرکتی به صلاح کشور نیست.
نکته دیگر این که با وجود حرف و حدیثهای متفاوت بالاخره قرار است که رئیسجمهور در ۶ شهریور برای پاسخ به سوال نمایندگان به مجلس برود، اما به نظر میرسد آقای روحانی با نوعی پارادوکس مواجه است؛ چرا که اگر بخواهد به طور معمول صحبت کند و خیلی گذرا سوالات را به شکل روتین پاسخ دهد، از طرف جامعه با واکنش و مواخذه روبهرو خواهد شد؛ چرا که مردم از رئیسجمهور توقع دارند این بار واقعا حقایق را بگوید و در غیر این صورت شخص رئیسجمهور در افکار عمومی زیر سوال خواهد رفت.
از طرف دیگر اگر آقای روحانی بخواهد حقایق را بازگو کند و پشت صحنهها را به مردم بگوید، بسترساز سلسله هیجانات و التهابات میشود. لذا رئیسجمهور خود باید به شکل هنرمندانهای این پارادوکس را حل کند. به این نحو که آقای روحانی از سویی باید بر مدار خواستهها و مطالبات مردم صحبت کند و از سوی دیگر باندهای فاسد سیاسی و اقتصادی کشور را که مسببان اصلی جریانات و التهابات اخیر کشور هستند، با رعایت ملاحظات افشا کرده و دست آنها را برای جامعه رو کند.
البته نباید از یاد برد که در چنین فرآیندی آقای روحانی باید به نقاط ضعف عملکردی خود نیز اشاره داشته باشد. رئیسجمهور اگر در مجلس، ضمن افشای دستهای پشت پرده از کوتاهیهای خود نیز بگوید و از مردم عذرخواهی کند، مورد قبول جامعه واقع خواهد شد. اما اگر رئیسجمهور فقط به افشاگری بپردازد، این شائبه ایجاد خواهد شد که فقط قصد فرافکنی دارد. زمانی که صادقانه با مردم صحبت کرده و خطای خود و دولت را بپذیرد و بگوید، عذرخواهی کند و وعده واقعی برای جبران به مردم دهد، آن زمان مردم رئیسجمهور و افشاگریها را باور خواهند کرد و خواهند فهمید دلیل اصلی بروز این التهابات در جامعه چه کسانی هستند.»