خرداد: دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در ماه مه از توافق هسته ای ایران خارج شد و رژیم تحریم ها را علیه کشورمان به کار بست و هدف خود را از این اقدامات ترغیب ایران به موافقت با مذاکرات بر سر توافقی جامع تر از برجام اعلام کرد. اما مقامات دولت او بارها از تمایلشان به تغییر نظام ایران سخن گفته اند؛ تنها چیزی که در این میان نادیده گرفته شده، ریشه های جمهوری اسلامی در ایران است. ممکن است فشارهای اقتصادی مردم را به انقلابی دیگر ترغیب کند، اما در صورت سقوط نظام جمهوری اسلامی، آنچه از ایران باقی می ماند هرج و مرج و آشفتگی خواهد بود.
بیش از دو هفته از اعمال رژیم جدید تحریم ها علیه ایران گذشته است و انتظار می رود این تحریم ها برای مدت زیادی ادامه داشته باشند. مایک پومپئو، وزیر امور خارجه آمریکا 12 شرط را مطرح کرده که برای پایان یافتن رژیم تحریم های ایران بایستی به آنها عمل کند. این شروط توقف دائمی حمایت ایران از گروه های انقلابی در خارج از کشور و همچنین توقف دائمی برنامه هسته ای ایران را شامل می شوند. اما جمهوری اسلامی ایران یک نظام انقلابی است که خود را وقف ترویج اسلام کرده؛ و یک حکومت دینی است که برای جلب حمایت بر احساسات ملی گرایانه تکیه کرده است. به عبارت دیگر، این شرایط در آینده نزدیک تغییری نخواهند کرد.
سران ایران به جای تسلیم، خود را برای دست و پنجه نرم کردن با یک ضربه دیگر به اقتصاد ضعیف این کشور آماده کرده اند. روزهای دشواری پیش روی ایران است. بسیاری از شرکت ها تعطیل شده اند؛ نرخ بیکاری رو به افزایش است؛ قیمت مواد اولیه بالا رفته است. برخی معتقدند که دولت آن قدر قدرت دارد که بتواند دوام آورد، به ویژه که تجارت با چین، هند و روسیه ادامه خواهد داشت. اما برخی از اعضای دولت ترامپ حقیقتا برای پنهان کردن امیدواری خود به سقوط نظام ایران در زیر فشارهای موجود هیچ تلاشی نمی کنند.
ممکن است حق با آنها باشد. تظاهرات های بی نظم و بدون رهبری مشخص، اعتراض های زنان به محدودیت های اجتماعی و پوششی و اعتصاب کامیون داران، همگی در شش ماه گذشته رخ داده اند و احتمال گسترش آنها وجود دارد. نزدیک به یک سال پیش اعتراض ها به افزایش قیمت اقلام مصرفی و فساد گسترده در چندین شهر ایران قابل مشاهده بود. ایران پیشتر تجربه یک انقلاب را داشته و این اتفاق ممکن است دوباره رخ دهد. اما پس از آن چه خواهد شد؟
هیچ کس نمی پرسد و تا آنجایی که قابل مشاهده است، اصلا کسی به این مساله نمی اندیشد. ایالات متحده در حال حاضر سیاستی را پیش می برد که هدفش فروپاشی نظام ایران است؛ اگرچه این سیاست گذاری در ظاهر با هدف دیگری پیش می رود، اما واضح است که دولت ترامپ سقوط جمهوری اسلامی را می خواهد. اگرچه بحث ها حول محور درخور بودن و تاثیرگذاری تحریم ها داغ است، اما به نظر می رسد هیچ کسی به آینده ایران نمی اندیشد.
همچنین به نظر نمی رسد که دولت ترامپ حقیقتا به ایرانی ها فکر کند که البته جای تعجب ندارد چون آمریکایی ها هرگز به ملت های دیگر فکر نکرده اند. دولت اوباما در سال 2009 می توانست کمپین حقوق بشری را در بطن سیاست ایران قرار دهد و برای تقویت مردم، ایده ها، آموزش و رسانه ای تلاش کند که نتیجه اش تغییر ایران از درون باشد، ترویج کند. دولت ترامپ هم در سال 2019 می تواند همین کار را انجام دهد. اما رئیس جمهوری پیشین این کار را نکرد و رئیس جمهوری کنونی هم چنین کاری نخواهد کرد.
در مرحله مشابهی در تلاش ها برای تضعیف امپراتوری شوروی، ایالات متحده با همکاری اروپای غربی، سیاستی را در پیش گرفت که آن را «ملت های در بند (ملت هایی تحت کنترل دولت های غیر دموکراتیک)» می نامیم. به کارشناسان اقتصادی اروپای مرکزی آموزش داده شد تا بعدها کشورهایشان را از این برنامه دور کنند. برنامه های رادیویی موفق و محبوبی ساخته و پخش شد که به دورترین نقاط در اتحاد جماهیر شوروی می رسید. هدف از این تلاش ها تنها بازداری شوروی نبود، بلکه ایالات متحده می خواست عامه مردم روسیه را تحت تاثیر قرار دهد. هیچ یک از آن اقدامات در زمان انجامشان مهم به نظر نمی رسیدند، اما وقتی در نهایت اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید، مشخص شد که همه آن تلاش ها اهمیت داشتند.
اما درباره ایران، هر چیزی حتی شبیه به فروپاشی نظام می تواند پیامدهای فاجعه باری داشته باشد. اقتصاد ایران تحت سلطه شرکت هایی است که تحت تاثیر یا متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستند. بیشتر بانک های ایران به طور مستقیم به دولت تعلق دارند (دولتی هستند). نظام قضایی ایران تحت سلطه روحانیت است. و نظام آموزشی نیز تحت تاثیر چندین دهه ایدئولوژی مذهبی بوده است. درست است که اقداماتی در زمینه های مهم لیبرالیسم و حقوق بشر در داخل و خارج کشور در حال انجام است؛ اما غرب از دولت ها گرفته تا موسسات خیریه، سازمان های غیردولتی و رسانه ها، تلاش زیادی برای کمک به این فعالیت ها انجام نمی دهد. بیشتر مواقع تقریبا هیچ توجهی به این فعالیت ها نمی شود.
اگر هدف ایالات متحده پیروزی آن ایران «دیگر» است، یعنی ایرانی با دیدگاهی متفاوت به جایگاهش در جهان، آنگاه بایستی به آنچه می خواهد بیاندیشد، برای آن هدف برنامه ریزی و از همین حالا زمینه چینی کند. اگر تنها هدفی که ایالات متحده دنبال می کند تنها رساندن نظام ایران به مرحله فروپاشی است، آنگاه تنها چیزی که می تواند انتظار داشته باشد آشفتگی خواهد بود.
منبع: واشنگتن پست