خرداد: چند کشور عمده اروپایی و نیز خانم موگرینی، نماینده سیاست خارجی اروپا، به شکلی غیررسمی و از طریق مقاماتی بدون ذکر نام در مورد جهتگیری و سازنده بودن اجلاس ورشو و امکان شرکت در آن تردیدهایی را مطرح کرده و از عدم قطعی بودن شرکت وزرای خارجه کشورهای عمده اروپا در آن سخن گفتهاند. این نقطه شروعی است که اگر تقویت شود، میتواند به شکست نشست ورشو بینجامد.
کوروش احمدی در یادداشتی در روزنامه اعتماد، نوشته است: اهداف نشستی که امریکا و لهستان برای 13فوریه در ورشو برنامهریزی کردهاند، بسیار فراتر از ایران است. این نشست میتواند به محور جدیدی برای سامان دادن به سیاست خارجی ایدئولوژیک تیم امنیتی ترامپ تبدیل شود و شیوه جدیدی برای به قول پمپئو «ایجاد یک ائتلاف بزرگ» برای پیشبرد چنین سیاست خارجی باشد. در حالی که شخص ترامپ عمدتا متوجه استفاده از سیاست خارجی برای پیشبرد دستور کار داخلی خود و حفظ وفاداری پایگاه رایاش است، تیم امنیت ملی او مرکب از تندروترین و ایدئولوژیکترین چهرههایی که تاکنون کاخ سفید به خود دیده، متوجه پیشبرد دستورکاری مشخص برای روابط بینالملل هستند. آنها ضمن تمرکز بر خاورمیانه و ایران، هدفهای بزرگتری را دنبال میکنند که اتفاقا میتواند نقطه ضعف آنها نیز باشد. توجه اصلی امثال پمپئو و بولتون و ایدئولوگهایی که آنها را احاطه کردهاند، معطوف به مبارزه با بینالمللیگرایی لیبرال و چندجانبهگرایی منبعث از آن است. اثبات نادرستی مبانی سیاست خارجی دولت اوباما که از نظر ترامپ و تیم امنیتی او شر مطلق بود و تلاش برای تضعیف و...
در صورت امکان فروپاشی اتحادیه اروپا که یکی از محورهای اصلی بینالمللیگرایی لیبرال است، دو هدف بالادستی است که سیاست خارجی کاخ سفید کنونی را شکل میدهد. تیم ایدئولوژیک ترامپ از جنبشهای پوپولیستی در اروپا و امریکای لاتین و دشمنی برخی در خاورمیانه با ایران بهره میبرد و از برخی پیشرفتها در امریکای لاتین و در برابر چین و روسیه انگیزه گرفته است. مهار چین، نزدیک کردن اسراییل و برخی کشورهای عربی به هم با استفاده از دشمنی آنها با ایران، زمینهسازی برای موفقیت «معامله قرن» و ... از اهداف مشخصی است که تیم ترامپ در دستور کار دارد. لذا، از نظر بینالمللی شاید بعد ضد ایرانی نشست ورشو مهمترین وجه آن نباشد.
در شرایطی که از یک سو نشست ورشو اهدافی جهانی دارد و از سوی دیگر امریکا خود را متعهد به اعمال «فشار حداکثری» به ایران کرده و هرگونه شکست در گرفتن نتیجه، شکستی پرطنین نه تنها در سیاست خارجی برای ترامپ بلکه در سیاست داخلی او نیز خواهد بود، ایران بیش از هر زمان دیگر نیاز به متحدانی در سطح جهانی دارد. در چنین شرایطی، برای ایران حفظ و تقویت روابط با دیگر کشورها و مناطق که اکثر آنها مخالف سیاست خارجی تیم ترامپ هستند، اجتناب ناپذیر است. این امر رفع تنش و تزلزل کنونی در رابطه با اروپا را ایجاب میکند. جای نگرانی است که در این شرایط طرح ادعاهایی توسط اتحادیه اروپا علیه ایران به اعمال تحریمی هر چند محدود منجر شد. در این رابطه، طرح برخی ادعاها توسط برخی مقامات اروپایی در مورد سیاست منطقهای، برنامه موشکی دفاعی ایران و انتقادات حقوق بشری و ... و تاخیر در ایجاد سازوکار مالی مخل روابط سازنده بین دو طرف است.
از طرفی، لهستان که به دلایل خاص خود بعد از فروپاشی پیمان ورشو، طی 30 سال گذشته نوعی اتحاد استراتژیک با امریکا برقرار کرده و در دوره دولت راستگرای کنونی آن را بسط داده، دلایل خاص خود را برای همراهی با امریکا دارد. ورشو متقاضی ایجاد یک پایگاه نظامی دایمی امریکا در قلمرو خود با هدف بازدارندگی در برابر روسیه و پرداخت بخش عمده هزینه آن است و پیشنهاد کرده که چنین پایگاهی «دژ ترامپ» نامیده شود. لهستان با چنین ویژگیهایی فرصتی بینظیر برای تیم ترامپ جهت پیشبرد سیاست خارجی خاص کاخ سفید است. واشنگتن با تمرکز بر لهستان میتواند بر اتحادیه اروپا در طیفی از موضوعها، ازجمله انزوای ایران، فشار وارد و آن را با خطر شکاف در داخل مواجه کند.
لذا نباید تصور کنیم که اقداماتی مانند لغو هفته فیلم لهستان در تهران یا احیانا توقف صدور ویزا برای اتباع آن کشور توسط ایران ممکن است تغییری در سیاستهای دولت لهستان ایجاد کند. این قبیل اقدامات تنها میتواند بر شدت مشکلات بیفزاید. لذا باید توجه داشته باشیم که مخالف ما با نشست ورشو به نحوی نباشد که در عمل و بهطور ناخواسته به پیشبرد اهداف آن نشست از طریق ابراز دشمنی با لهستان و کسان دیگری که در این اجلاس شرکت خواهند کرد، کمک کنیم. ایران راهی جز تلاش برای ارایه توضیح و اقناع جامعه بینالمللی در مورد اهداف عمومی تیم ایدئولوژیک ترامپ ندارد.
با توجه به ابعاد جهانی نشست ورشو، برخی ابراز تردیدها از سوی روسیه و برخی طرفهای اروپا که از هم اکنون شروع شده، قابل انتظار بود. چند کشور عمده اروپایی و نیز خانم موگرینی، نماینده سیاست خارجی اروپا، به شکلی غیررسمی و از طریق مقاماتی بدون ذکر نام در مورد جهتگیری و سازنده بودن اجلاس ورشو و امکان شرکت در آن تردیدهایی را مطرح کرده و از عدم قطعی بودن شرکت وزرای خارجه کشورهای عمده اروپا در آن سخن گفتهاند. این نقطه شروعی است که اگر تقویت شود، میتواند به شکست نشست ورشو بینجامد. وزیر خارجه روسیه هم اگر چه در مورد مفید بودن اجلاس ابراز تردید کرده، اما سخنی در مورد شرکت یا عدم شرکت در آن نگفته است.
سیاست خارجی ما باید به نحوی باشد که کشورهایی را که هدف سیاست خارجی ایدئولوژیک تیم ترامپ هستند، تقویت کند. باید از میزان تنش با این کشورها بکاهیم و حتی آماده باشیم برای به شکست کشاندن «فشار حداکثری» ترامپ و اقدامات نظامی اسراییل علیه ایران و اقدامات تهاجمی عربستان، امتیازاتی نیز به کشورهایی که مستعد فاصله گرفتن از تیم ترامپ هستند، بدهیم.