رژیمهای عربی بازیچه تلآویو قرار گرفتند؛ حکومتهای عربی از جانب ملتهای خود مشروعیت ندارند
خرداد: عضو سابق شورای جمعیت الوفاق بحرین تأکید کرد که کنفرانس ورشو نمود علنی ترس و واهمه قدرتهای بزرگ جهان از قدرت نظامی و به ویژه توان موشکی ایران بود اما از همان بدو شکلگیری که با بایکوت ابرقدرتهایی چون روسیه و چین و نیز برخی کشورهای اروپائی مواجه شد، شکست خورد.
«ابراهیم المدهون» از چهرههای معارض بحرین و فعال سیاسی است که عضو سابق شورای «جمعیة الوفاق» بحرین بوده و پس از فعالیتهای اعتراضی علیه دولت بحرین سلب تابعیت و به بیروت پناهنده شده است.
وی در تحلیل ابعاد و اهداف کنفرانس ورشو، ابتدا با بیان مقدمهای از آنچه که بر سرزمینهای عرب و حکام خود باخته آن گذشت، به خبرنگار ایلنا گفت: مطمئنا تأسیس رژیم صهیونیستی در منطقه یک طرح استعماری برای تسلط بر سرزمینهای عربی و مصادره توانائیهای ملتهای عربی- اسلامی به نفع قدرتهای امپریالیست بوده است، به ویژه اینکه زمان سیطره انگلیس و فرانسه بر کشورهای عربی- اسلامی پا گرفت.
المدهون گفت: استعمار با مقاومت شدید ملتهای عربی- اسلامی روبهرو شد و به یقین دریافت که بقای حضور در دو جهان عربی و اسلامی برایش میسر نیست بنابراین به طرح دومی پناه برد و آن متحد کردن رژیمهای عربی در همگامی با قدرت¬ژهای استعمارگر بود که کارکرد اصلی آنها دسترسی به حکومت خارج از مشروعیت مردمی با حمایت سیاسی استعمار بود به ویژه پس از آن که بر اساس پیمان سایکس- پیکو جهان عرب به کشورهای کوچک تقسیم شد.
وی افزود: استعمار در قبال این حمایت سیاسی و ابقای رژیمهای عربی در رأس حکومت میخواست، دو مأموریت اصلی برای آنها تعریف و به نوعی باجخواهی کرد: نخست فرمانبرداری کامل از رژیم صهیونیستی و مصادره توانائیهای امت عربی و وظیفه دوم: سرکوب ملتهای عربی- اسلامی و تلاش برای عقبمانده نگه داشتن آنها و نیز وابستگی مطلق به غرب.
عضو سابق شورای جمعیت الوفاق بحرین گفت: چنانکه میبینیم یکی از وظایف این رژیمهای مزدور برای تشکیل رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین در قالب بیانیه بالفور نمود پیدا کرد.
روابط رژیمهای عربی و به ویژه رژیمهای حاشیه خلیجفارس که محور این بحث هستند، در حقیقت در رابطه وجود این رژیمهای اجیر شده و تشکیل رژیمی غاصب در سرزمین فلسطین نهفته است.
هدف اصلی این طرح انگلیسی تسلط بر قبله نخست مسلمانان توسط رژیم صهیونیستی و با حمایت انگلیس و فرانسه و نیز آمریکا پس از جنگ جهانی دوم و نیز تشکیل یک دولت وهابی دیگر در سال ۱۹۳۲ برای تسلط بر حرمین شریفین و قبله دوم مسلمانان بوده است. این حادثه مولود تصادف نبوده بلکه با یک طرح استعماری برنامهریزی شده به پیش رفته است.
المدهون گفت: روابط با اسرائیل موضوع جدیدی نیست و از همان اوان شکلگیری این رژیم وجود داشته است اما پس از انقلاب اسلامی در ایران کارکرد این رژیمها جدیتر شد و علاوه بر آشکار ساختن روابط با اسرائیل باید دشمنی با ایران را نیز در دستور کار خود قرار میدادند. بنابراین شاهد هستیم که پس از اقدام مصر و اردن برای عادیسازی روابط با اسرائیل، رژیمهای عربی نیز برای علنی کردن این روابط گام جهشی برداشتهاند.
روابط با اسرائیل بخشی از چرخه وظایف سران رژیمهای عرب برای ابقا در قدرت است
وی تأکید کرد این طبیعی است که «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی تلاش میکند تا از عادیسازی و علنی بودن روابط با عرب به نفع خود در انتخابات آینده بهره برد اما رژیمهای عربی هیچ ابایی از علنی کردن روابط خود ندارند چرا که این اقدامات بخشی از چرخه وظایف آنها برای ابقا در حکومت است چنانکه «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا نیز به صراحت اعلام کرد که اگر حمایت ما نبود، شما حکومتی و قدرتی نداشتید. همین عامل به تنهایی کافی است که ملتهای عرب را به قیام برای دفاع از مسائل سرنوشتساز به ویژه موضوع فلسطین وادارد.
رژیم صهیونیستی به دنبال استفاده ابزاری از رابطه با اعراب است
این مخالف بحرینی در باره بازتاب علنی شدن روابط با عرب در رژیم صهیونیستی گفت: قدرتهای سیاسی داخل رژیم صهیونیستی به دنبال تحقق دستاوردهای انتخاباتی برای خود اما به حساب قدرتهای دیگر هستند و مهم برای آنها تقویت این رژیم و بقای آن است. بنابراین انتقادهایی که در قبال عادیسازی روابط با اعراب توسط تندروهای صهیونیست صورت میگیرد، عامل بازدارنده و محل اهتمام برای پیشبرد اهداف رژیم نخواهد بود. به طور کل رژیم صهیونیستی با تمام قدرتها و طیفهای سیاسی مختلف موافق و مخالف ارزش و اعتباری برای رژیمهای عربی قائل نبوده و فقط آنها را ابزاری برای تحقق مطامع خود میبینند و بس. اما در مورد تاثیر علنی شدن روابط با رژیمهای عربی و بازتاب آن در داخل این کشورها باید بگویم که این روابط افکار عمومی جهان عرب و اسلام را تحریک کرده و نمود آن را در مسائل بسیاری به وضوح میبینیم:
نخست اینکه ملت فلسطین روابط با این رژیمهای عرب را نپذیرفته و مواضع مخالف بسیاری اتخاذ شد.
دوم اینکه فرهیختگان و نخبههای سیاسی به طور کاملا صریح دشمنی خود را با این رژیمها اظهار کردند.
وی افزود: نکته قابل تأکید اینکه این رژیمها هر چند روابط با صهیونیستها را علنی کردهاند اما بدون شک بهایی را که در مقابل این اقدام پرداخت خواهند کرد، یعنی سقوط حکومت را درک میکنند.
رژیمهای عربی از جانب ملتهایشان مشروعیت ندارند
المدهون تأکید کرد که قدس پایتخت همیشگی فلسطین و ملک تمام عربها و مسلمانان است و هیچ کس حق ندارد آن را اشغال و یا به قدرت دیگری بفروشد. رژیمهای عربی، رژیمهای نامشروعی هستند که به اشغالگران کمک کرده و از جانب ملتهایشان مشروعیت ندارند، بقای عمل آنها در گرو سرسپردگی به حامیان آنهاست و نگرانی آنها حفظ حکومتشان است نه حفظ منافع عربها و مسلمانان یا حفاظت از سرزمینهای این مناطق چون قدس.
کنفرانسهایی مانند ورشو در برابر قدرت ایران، حرفی برای گفتن ندارند
عضو سابق شورای جمعیت الوفاق بحرین درباره کنفرانس ورشو و حضور کشورهای عربی شرکت کننده در آن گفت: این کنفرانس اولین نمونه نبود و آخرین آن هم نخواهد بود. پیش از این نیز شورای همکاری خلیج فارس برای دشمنی با ایران در زمان جنگ این کشور با عراق و برای به اصطلاح سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران تاسیس شد اما اکنون با وجود این همه توطئه و دسیسههای طراحی شده شاهد چهل سالگی انقلاب و قدرت آن در سطح منطقه و جهان هستیم و کنفرانسهایش چون ورشو و دیگر کنفرانسهای امپریالیستی در مقابل توان ایران بسیار ضعیفتر از آن هستند که حرفی برای گفتن داشته باشند.
کنفرانس ورشو مرده متولد شد و رژیمهای عربی بازیچه آن قرار گرفتند
المدهون تصریح کرد: کنفرانس ورشو که به سرکردگی آمریکا برگزار شد هر چند مدعی بررسی مسائل خاورمیانه بود اما تنها هدف اصلی آن مبارزه با ایران و مقابله با نفوذ آن در منطقه بود اما باید گفت که این کنفرانس، مرده متولد شد و رژیمهای عربی بازیچه آن قرار گرفتند.
کنفرانس ورشو نمود علنی ترس و واهمه قدرتهای بزرگ جهان از قدرت نظامی و به ویژه توان موشکی ایران بود اما از همان بدو شکلگیری که با بایکوت ابرقدرتهایی چون روسیه و چین و نیز برخی کشورهای اروپائی مواجه شد، شکست خورد و رژیمهای عربی شرکت کننده در این کنفرانس بسیار ناتوان تر از آن هستند که بتوانند مردم یمن را خاموش کنند چه رسید به اینکه بخواهند در برابر قدرت ایران ابراز وجود کنند.
وزیر خارجه بحرین که در این کنفرانس شرکت داشت و بخشی از سیستم خدمت کننده به منافع آمریکا و اسرائیل و کشورهای امپریالیست است، حتی در کشور خود توان اتخاذ یک تصمیم حاکمیتی را ندارد.
وی افزود: افکار عمومی در جهان عرب، اسرائیل را به همراه کشورهای امپریالیست دشمن اول خود میدانند و هرگز افکار و گزافههایی را که رژیمهایشان از ایران رواج میدهند و به دنبال ایرانهراسی هستند را نمیپذیرند. ایران همیشه و همواره در کنار امت عربی- اسلامی بوده و مردم عرب روابط رژیمهای حاکم و دست نشانده با اسرائیل را جنایت شومی میدانند که حتی با آب دریا هم پاک نمیشود. در حال حاضر ملتهای مقاومی در سرزمینهای عربی وجود دارند که در مقابل حکومتهایشان ایستادگی میکنند و یمن و بحرین بهترین نمود این مقاومت هستند.
عضو سابق شورای جمعیت الوفاق بحرین در ادامه گفت:
شعار از نیل تا فرات اسرائیل بر باد رفته است. این رژیم حتی نتوانست به لبنان نفوذ کند حال چگونه میتواند این شعار را محقق و عملی کند. اسرائیل توان حضور در فلسطین را از دست داده است.
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه معادله حمله اسرائیل به سرزمینهای عربی و در مقابل عادیسازی روابط عربی با این رژیم چگونه در کنار هم قابل حل است، گفت که اگر میبینیم اسرائیل به غزه، سوریه و دیگر کشورهای عربی- اسلای حمله میکند اما به آسانی به دنبال عادیسازی روابط است، باید گفت این به حکم سرسپردگی رژیمهای عربی و دست و پا زدن آنها برای حفظ حکومتهایشان است. این معادله معکوسی است که رژیمهای عرب آن را تغییر دادهاند و ملتهای عربی هرگز و در هیچ زمانی آن را نخواهند پذیرفت.
منبع: ایلنا