خرداد؛ جان لیمبرت از اعضای ارشد سفارت امریکا در تهران پیش از تسخیر آن، در لوبلاگ نوشت: کارل مارکس میگوید که تاریخ بار اول به صورت تراژدی و بار دوم به صورت کمدی تکرار میشود. این گفته مارکس به خوبی تاریخچه روابط بین ایران و آمریکا در چهار دهه گذشته را توصیف میکند. امروز شاهدیم که کودکان کنترل اوضاع را در دست گرفته اند و بزرگسالان تصمیم گرفته اند کنار بکشند.
در ادامه این مطلب آمده است: اخیرا، وزارت خزانه داری آمریکا جواد ظریف، وزیر خارجه ایران را در فهرست تحریمهای آمریکا قرار داد. سوالی به ذهنم خطور کرد؟ «بزرگسالان کجا هستند؟».
اما متاسفانه پاسخ مشابهی برای این سوال وجود دارد: «هیچ بزرگسالی برای مسلط شدن بر اوضاع وجود ندارد».
چرا دولت ترامپ تصمیم گرفت که در اقدامی عجیب وزیر خارجه ایران را تحریم کند؟ یک فرد بزرگسال مسئولیت پذیر دست به چنین عملی نمیزند. این تصمیم بیشتر توصیف کننده یک کودک عجول و عصبی است که به دلیل برآورده نشدن خواسته هایش رفتار پرخاشگرانهای از خود بروز میدهد.
یک فرد بزرگسال بر اساس منطق تصمیم میگیرد و عواقب رفتار خود را مد نظر قرار میدهد. او باید به سوالات زیر پاسخ دهد: هدف از انجام این کار چیست؟ این اقدام چه عواقبی به دنبال خواهد داشت؟ متاسفانه اقدام اخیر دولت ترامپ بر اساس کینه ورزی، کوته بینی و بی فکری انجام شده است.
ظریف چه گناههایی را مرتکب شده است که باید در فهرست تحریمهای واشنگتن قرار بگیرد؟ ظاهرا ظریف به دو دلیل مورد غضب دولت ترامپ قرار گرفت:
اول، ظریف قربانی وسواس فکری ترامپ نسبت به میراث رئیس جمهوری قبلی شد. جرم ظریف این بود که یکی از مذاکره کنندگان اصلی توافق هستهای سال ۲۰۱۵ بین ایران و شش قدرت جهانی از جمله آمریکا بوده است. دولت ترامپ به شدت از این توافق انتقاد کرده است. ظاهرا دلیل تنفر ترامپ از پیمان برجام این است که توسط دولت باراک اوباما مذاکره شده بود.
اما معمارهای اصلی توافق برجام در دولت اوباما از جمله جان کری، وزیر امور خارجه و ارنست مونیز، وزیر انرژی کشور اکنون شهروند معمولی هستند. به همین خاطر دولت ترامپ نمیتواند اقدامی علیه آنها انجام دهد. بنابراین، مقامات آمریکایی تصمیم گرفتند که مهمترین مذاکره کننده ایرانی که هنوز در سمت رسمی خود انجام وظیفه میکند را هدف قرار دهند.
دوم، ظریف سخنگوی کارآمدی برای کشور و دولتش بوده است. در نهایت ظریف وظیفه دارد که به عنوان دیپلمات ارشد از مواضع و حقوق کشورش دفاع کند.
ظریف به دلیل تسلط خود بر زبان انگلیسی و مصاحبه هایش با شبکههای آمریکایی مورد غضب قرار گرفت. برای مثال، سبک رفتاری ظریف را با سخنرانی مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا در ژانویه ۲۰۱۹ مقایسه کنید. پمپئو به جای ارائه یک سیاست خارجی منسجم تصمیم گرفت که مقامات سابق در دولت اوباما را در حضور مخاطبان خارجی به سخره بگیرد.
البته هدف اصلی دولت ترامپ مجازات کردن یک فرد نیست. آنها به طور کلی ایده دیپلماسی را رد کرده اند. این موضوع برای هیچکس پنهان نیست که ترامپ و نزدیکانش از پروسه مذاکره و دیپلماسی متنفر هستند. در مقابل، ظریف میداند که چگونه از کشور خود در مجامع بین المللی دفاع کند.
اخیرا فاش شد که رند پال، سناتور جمهوری خواه آمریکایی وزیر خارجه ایران را برای دیدار با رئیس جمهور به کاخ سفید دعوت کرده است. تاکنون ایرانیها تمایلی برای برگزاری چنین ملاقاتی نشان نداده اند. اما چرا ترامپ انتظار داشت که رهبران ایران چنین پیشنهادی را بپذیرند؟ در شرایط کنونی هیچ اعتمادی بین دو طرف وجود ندارد. توجه داشته باشید که سال گذشته وزیر خارجه آمریکا با ارائه فهرستی از ۱۲ خواسته آمریکا عملا خواستار تسلیم شدن تهران شده بود. جان بولتون، مشاور امنیت ملی ترامپ نیز در سالهای گذشته روابط نزدیکی با یکی از گروهها با نام سازمان مجاهدین خلق (منافقین) داشته است و بارها خواستار اقدام نظامی علیه تهران شده بود. در حال حاضر بزرگسالی در دولت ترامپ وجود ندارد.
یکی از نویسندگان حساب توییتر فارسی زبان وزارت خارجه در اقدامی توهین آمیز از واژه فارسی «ماله کش» برای اشاره به ظریف استفاده کرد. آیا یک فرد مسئولیت پذیر باید چنین لحن زشتی را در یک پلتفرم رسانهای دولت به کار بگیرد؟
چنین واژه زشتی نباید جایی در دیپلماسی داشته باشد. رئیس جمهوری میگوید که به دنبال مذاکره با ایران است. اما توهین کردن به ظریف هیچ شباهتی به دیپلماسی ندارد.