امید شماری از اصلاح طلبان به تغییر در فرآیند رد صلاحیت ها و بازگشت شماری از نامزدهای آنان به گردونه رقابت نه فقط مشکلی را از این اردوگاه حل نکرده و نمی تواند اثر گذاری محسوسی داشته باشد، بلکه تنها زمینه و عرصه ای خواهد بود برای جریانات رقیب که مدعی برگزاری انتخابات رقابتی و پیروزی خود در چنین عرصه ای باشند، همین و بس.
سرویس سیاسی خرداد- یوسف شریفی: این روزها با همه فراز و نشیب های طی شده و آیند و روندهایی که در فضای سیاسی پس از انتخابات اردیبهشت 96 حکمفرما بوده و پس از اعلام نظر شورای نگهبان پیرامون رد صلاحیت های انجام پذیرفته، شماری از اصلاح طلبان یکماه مانده به انتخابات هنوز با امیدواری از لیست انتخاباتی سخن گفته و شورای نگهبان را به سعه صدر توصیه و از ارائه لیست در صورت تایید صلاحیت نامزدهای معرفی شده اردوگاه اصلاحات به انتخابات مجلس یازدهم، خبر می دهند.
به گزارش
خرداد، صندوق رای بی گمان مهم ترین مولفه اثربخش برای کنش مسالمت آمیز در راستای تغییر وضعیت موجود به آینده مطلوب یعنی «اصلاحات» است و نمی توان به این مولفه مهم و تعیین کننده اذعان و اعتراف نداشت اما نکته آنست که با کدام فرآیند انتخاباتی و چه مولفه هایی این مهم محقق شده و انتخابات و صندوق رای معنا و مفهوم راهبردی و تعیین کننده خود در فرآیند اصلاح خوایی را به منصه ظهور می رسانند.
اصلاح طلبان در طول دو دهه و اندی گذشته وفادار و پایبند به کنش انتخاباتی و صندوق رای بوده و هرگاه که زمینه و عرصه برای رقابت مهیا بوده به میدان آمده و اتفاقا پیروز تمامی رقابت های انتخاباتی بوده اند و در قاموس اصلاح طلبی چیزی به اسم تحریم و قهر انتخاباتی هم معنا و مفهومی ندارد.
اما نکته مهم برگزاری« انتخابات» به معنای گزینش نامزد و وجود حداقل رقابت و زمینه ای برای ابراز نظر و اعمال سلیقه است که اگر نباشد، حضور و ارائه لیست هم معنایی نداشته و هر چند قهر انتخاباتی و تحریم هم رخ ندهد، کنش انتخاباتی معنا و مفهومی ندارد.
در برهه ای که به اذعان چهره های مختلف اصلاح طلب در کل کشور در بهترین حالت تنها 25 نامزد اصلاح طلب تایید صلاحیت شده و امکان حضور در انتخابات را دارند، آیا ارائه لیست از سوی اصلاح طلبان معنا و مفهومی داشته و مزاحی بیش تر نیست؟
گیریم که اصلاح طلبان با همین تعداد نامزد هم لیست ارائه دهند، آیا می توان با این بضاعت اندک و دستان خالی به توده حامیان سیاسی فراخوان داد و آنان را به مشارکت در انتخابات و رای به لیست اصلاح طلبان دعوت کرد؟
فرض بگیرید که تمامی این نامزدها نیز توانستند با اقبال و استقبال مردم به بهارستان راه یابند آیا این اقلیت انگشت شمار در صحن علنی پارلمان توانایی کوچکترین اقدام موثر در راستای کنش اصلاح طلبانه را خواهند داشت و صدای آنان در میان 290 نماینده مجلس به جایی خواهد رسید که کنش انتخاباتی و دعوت عمومی توجیه لازم را داشته باشد؟
با این وضعیت طبیعی است که اصلاح طلبان زمینه و عرصه ای برای ارائه لیست انتخاباتی ندارند، حال با توجه به همه این موضوعات شماری از اصلاح طلبان در این روزها با رایزنی مستمر با اعضای شورای نگهبان و نیز در گفتارهای رسانه ای از این شورا می خواهند که با تایید صلاحیت نامزدهای اصلاح طلب زمینه را برای حضور انتخاباتی آن در فرآیند رای گیری و مراجعه به افکار عمومی را فراهم بیاورند.
نکته ای که باز هم جای طرح سئوالات فراوان دارد.
چند روز مانده به آغاز تبلیغات انتخاباتی و در حالیکه نامزدهای اصولگرا از مدت ها قبل تمهید و تدارکات انتخاباتی خود را با همه توان آغاز کرده اند، تایید صلاحیت نامزدهای اصلاح طلب در چنین فضایی که رخوت و سردی محسوسی نیز بر تنور انتخابات حکمفرماست، چه دردی را دوا می کند و آیا غیر از یک توفیق آماری برای شورای نگهبان دستاوردی برای اصلاح طلبان خواهد بود؟
اصلاح طلبان به خوبی نتیجه ائتلاف اجباری و نه هدفمند و معطوف به نتیجه مشخص را در انتخابات قبلی تجربه کرده اند و همگی آنان نیز تاکید دارند که این بار خبری از ائتلاف انتخاباتی نیست، حال آیا در تایید صلاحیت های محتمل آنان نامزدهای اصلی و قابل رقابت در حوزه های مختلف و ارائه لیست حداقلی و رقابتی را خواهند داشت؟
نامزدهایی که چند روز مانده به انتخابات تایید صلاحیت شوند با کدام برنامه و هدف امکان جذب و تهییج افکار عمومی را داشته و می خواهند در انتخابات خودی نشان دهند؟
با توجه به همه این نکات باید گفت که امید شماری از اصلاح طلبان به تغییر در فرآیند رد صلاحیت ها و بازگشت شماری از نامزدهای آنان به گردونه رقابت نه فقط مشکلی را از این اردوگاه حل نکرده و نمی تواند اثر گذاری محسوسی داشته باشد، بلکه تنها زمینه و عرصه ای خواهد بود برای جریانات رقیب که مدعی برگزاری انتخابات رقابتی و پیروزی خود در چنین عرصه ای باشند، همین و بس.
البته اینکه اصلاح طلبان امکان ارائه لیست و مشارکت در فرآیندهای ساختاری انتخابات و شاکله بخش مجلس را ندارند به معنای عدم مشارکت انتخاباتی و بی توجهی در بدنه اجتماعی به مقوله انتخابات نیست که خود در جای دیگر محل بحث فراوان دارد اما هر چه هست اصلاح طلبان در این برهه زمانی نمی توانند به ارائه لیست و بازی کنش گرانه در فرآیند شاکله بخش انتخاباتی چشم بدوزند و شاید وقت آن باشد که با مراجعه به ساختارهای مدنی و کنش مدنی در بدنه اجتماعی مطالبات خود را پی بجویند.