counter create hit آرزوی ناکام «نوروزستیزان»؛ هیچ اتفاقی در تاریخ نتوانسته نوروز را بکشد | در نخستین نوروز پس از انقلاب چه گذشت؟
۲۶ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۹:۰۹
کد خبر: ۳۸۵۶۲۳
مشهورترین مخالفان نوروز از گذشته تا معاصر؛

آرزوی ناکام «نوروزستیزان»؛ هیچ اتفاقی در تاریخ نتوانسته نوروز را بکشد | در نخستین نوروز پس از انقلاب چه گذشت؟

هنوز هم غالب روحانیون تعبیر عید نوروز را به کار نمی‌برند و "سال نو" را ترجیح می‌دهند و از سنت‌های گونه‌گون آن بیشتر بر "صله رحم" مُهر تأیید می‌زنند تا آیین های دیگر خصوصا شروع (‌چهارشنبه سوری) و پایان (‌سیزده به در) که هیچ میانه ندارند.

نوروز در عصر جمهوری اسلامی هم نه تنها از پا نیفتاده که باشکوه تر هم برگزار می شود و اکنون سخن از تمدن نوروز یا کشورهای نوروز هم هست و مراد کشورهای منطقه است که نوروز را پاس می دارند. نه خواست امام محمد غزالی محقق شده که دوست داشت نوروز مندرس شود نه آرزوی آیت الله خزعلی که غدیر جانشین نوروز شود و نه طرح مرحوم رجایی که تعطیلات به ۴ روز رسمی محدود شود ... نوروز چنان با روح و فرهنگ ایرانی عجین است که نهادهای امنیتی هم دریافته اند مقوم امنیت ملی است و ایران را یک پارچه نگاه می‌دارد.   

مهرداد خدیر در ادامه در «عصر ایران» نوشت: در پایان سالی پرتنش باز این تکاپوی نوروز است که تماشایی است و چون این تکاپو را بیش از خود عید دوست دارم و در روزهای آخر سال در اسفندماه به اوج خود می‌رسد جا دارد به ماندگاری آن اشاره کنیم و این که هیچ اتفاقی در تاریخ ایران نتوانسته نوروز را تعطیل کند. چندان که نوروزهای ۹۹ و ۱۴۰۰ کرونایی و کم سفر بود اما عید تعطیل نشد و در سال‌های جنگ حتی موشک‌پرانی های صدام حسین هم از پس نوروز برنیامد و به عکس ۲۰ سال پیش کلک وجود نحس خود او در نوروز ۸۲ خورشیدی کنده شد!

با این حال نوروز در میان خود ایرانیان هم مخالفانی داشته که گاه صدایشان بلند بوده ولی تلاش آنان نیز ثمر نداده است. آشکار است که نوروز هیچ نسبتی با ادیان ابراهیمی ندارد و از این رو برخی اگرچه آن را نفی نمی‌کنند اما از به کارگیری لفظ «عید» هم می‌پرهیزند یا با اکراه از عید سخن می‌گویند و ترجیح می‌دهند تنها "سال نو" یا "بهار" را تبریک بگویند تا نوروز و مشخصا عید نوروز را.

کما این که همۀ ما به یاد داریم که تا سال‌ها گفته می‌شد عید ما روزی است که گناه در آن نباشد یعنی این عید، واقعی نیست و لفظ عید هم به کار نمی‌رفت و بیشتر می‌گفتند "سال نو" و از این رو وقتی اول بار در نوروز ۱۳۶۱ از زبان آیت‌الله خامنه‌ای در جایگاه رییس جمهوری تعبیر «عید نوروز» شنیده شد قابل توجه و متفاوت بود.

در نماز جمعه تهران هم وقتی یک بار در تشبیه ۲۲ بهمن به اعیاد مهم اسلامی (فطر و قربان) و اسلامی - شیعی (غدیر) عید نوروز نیز در کنار آنها آمد، خاطر همه آسوده شد که تابوها شکسته شده است.

با این حال هنوز هم غالب روحانیون تعبیر عید نوروز را به کار نمی‌برند و "سال نو" را ترجیح می‌دهند و از سنت‌های گونه‌گون آن بیشتر بر "صله رحم" مُهر تأیید می‌زنند تا آیین های دیگر خصوصا شروع (‌چهارشنبه سوری) و پایان (‌سیزده به در) که هیچ میانه ندارند. شاید به این خاطر که با آسمان کار ندارد و کاملا زمینی است و هر هفت سین آن نیز رُستنی از زمین است و پیوند آن با زمین چنان است که نوروز ما را جهان به عنوان روز زمین به رسمیت می شناسد.

چند سال قبل در نوشته‌ای در این باره به دیدگاه آیت‌الله عبدالله جوادی آملی دربارۀ نوروز اشاره کردم که در صفحۀ اینستاگرام ایشان آمده بود: «معنی سال نو این نیست که چون زمین یک بار به دور شمس می‌گردد عید است. ما وقتی عید داریم که حرکت خودمان به مقصد برسد. وگرنه زمین به دور شمس بگردد به ما چه؟! ما اگر اهل سیر و حرکت بودیم و به مقصد رسیدیم برای ما عید است.»

در همان جا هم یادآور شدم جنس مخالفت آقای جوادی آملی البته با دیگران متفاوت است چرا که از نظر برخی دیگر به خاطر احساس تقابل با باورهای دینی است ولی آیت‌الله جوادی از این جنبه نیست بلکه از بعد فلسفی نمی‌پسندند.

باستان‌گرایی افراطی در دوران پهلوی اول و دوم هم البته این انگاره را دامن زده بود که ارزش‌های ایران باستان در تقابل با آموزه‌های اسلامی قرار دارد و بیم آن می‌رفت که با عید نوروز مقابله شود .

به لحاظ تاریخی هم این اشاره و قدرشناسی جا دارد که در نخستین عید پس از انقلاب مهندس مهدی بازرگان نخست وزیر دولت موقت اعلام کرد در ورزشگاه یکصد هزار نفری آزادی با مردم دیداری نوروزی خواهد داشت.


اولین نوروز بعد از انقلاب

قرار بود آیت‌الله طالقانی هم حاضر شود اما به خاطر درگیری‌هایی که در منطقۀ گنبد صورت گرفته بود آقای طالقانی به سفر رفت و نتوانست به استادیوم بیاید ولی نخست‌وزیر بازرگان به آزادی رفت و تأکید کرد جامۀ نو پوشیده چون عید است و بارها از نوروز گفت و حتی وقتی جمعیت برای او صلوات فرستاد به صراحت خواست برای او کف بزنند و وقتی آقای طالقانی آمد برای او صلوات بفرستند.

او که با نیروهای مذهبی و انقلابی غیرمذهبی از نزدیک آشنا بود آشکارا نگران بود که عید نوروز کم‌رنگ شود از این رو بر پاس‌داشتِ نوروز تأکید ورزید. مذهبی‌ها به خاطر تلقی ارتباط نوروز با آیین زرتشت و تقدیس آتش و مارکسیست‌ها هم به خاطر نگاه انترناسیونالیستی و فراملی.

اولین نوروز بعد از انقلاب

با این حال، در تلویزیون رسمی اکراه داشتند تعبیر «عید نوروز» را به کار ببرند و ترجیح می‌دادند فرا رسیدن سال نو و بهار طبیعت را تبریک بگویند. به چهارشنبه‌سوری هم می‌گفتند چهارشنبۀ آخر سال و به «سیزده به در»، روز طبیعت! هنوز هم می‌گویند.

در آستانۀ نوروز ۱۳۵۹ مرحوم محمد علی رجایی کفیل وقت وزارت آموزش و پرورش از وجه اداری وارد موضوع شد و اعلام کرد تعطیلات رسمی و تقویمی نوروز ۴ روز است و همان‌گونه که کارمندان از صبح ۵ فروردین سر کار حاضر می‌شوند دانش‌آموزان نیز باید در مدرسه حاضر شوند.

اولین نوروز بعد از انقلاب

با این حال نیمی از محصلان در مدرسه حاضر نشدند و آن نیم دیگر نیز اگرچه به مدرسه می‌رفتند اما با شعاری تند علیه کاهش تعطیلات سر کلاس نمی‌رفتند و این طرح زودتر از آنچه تصور می‌شد شکست خورد تا جایی که سال بعد که همان کفیل وزارت با این که نخست به وزارت و سپس نخست‌وزیری رسید اما در مقام نخست‌وزیر با اختیاراتی بسیار بیشتر دیگر درصدد کاهش تعطیلات نوروزی دانش آموزان برنیامد چرا که حالا نه تنها ۱۳ فروردین که ۱۲ فروردین هم تعطیل بود و کافی بود یک مناسبت مذهبی بر اساس تقویم هجری قمری هم در آن هفته قرار بگیرد تا عملا ادارات هم تعطیل باشند چه رسد به مدارس!

برای این که بدانیم از ابتدا چندان دوراندیشی‌یی در کار نبوده اعلام تعطیلی ۱۲ فروردین به مناسبت روز جمهوری اسلامی گواه روشنی است. زیرا یکی از دلایل ۱۳ روزه شدن تعطیلات ( فراتر از مدارس) قرار گرفتن این دو روز (‌۱۲ و ۱۳) کنار هم است و گرنه تعطیلات تقویمی نوروز ۴ روز به اضافه ۱۳ به در است منتها عملا از ۲۹ اسفند شروع و به ۱۳ فروردین ختم می‌شود و در واقع جمهوری اسلامی با تعطیل کردن ۱۲ فروردین به عنوان روز جمهوری اسلامی عملا تعطیلات عید را محکم‌تر کرد حال آن که اگر همه‌پرسی مثلا ۲۰ فروردین برگزار می‌شد جای این مناسبت تغییر می‌کرد یا در همان سالروز برگزاری (‌۱۰ و ۱۱) تعطیل اعلام می‌کردند نه چسبیده به ۱۳.

مشهورترین مخالف نوروز در گذشته امام محمد غزالی بود که در «کیمیای سعادت» نوشت: «نوروز و سده باید که مندرس شوند» و در روزگار ما مرحوم شیخ ابوالقاسم خزعلی بود؛ پدر خواهران خزعلی که یکی در کمیته زیر مجموعه شورای عالی انقلاب فرهنگی و دیگری به عنوان معاون امور زنان ابراهیم رییسی رییس جمهور کنونی متولی امور زنان ایران شده اند.

ابوالقاسم خزعلی عید شیعی غدیر را در مقابل نوروز قرار می‌داد و با همین هدف، بنیادی راهم راه انداخت غافل از این که عید غدیر نیز به همت ایرانیان برپاست و ایرانیان بیش از دیگر مسلمانان دوستدار مولا علی‌اند و حتی این باور در برخی وجود دارد که عید غدیر روز اول سال یا نوروز بوده است.

غفلت دیگر این که نوروز، چرخۀ اقتصادی دارد و تقریبا هیچ شغلی نیست که با نوروز جان نگیرد.

در این میان به هوش کسی که دعای تحویل سال را ابداع کرد نیز باید آفرین گفت که رنگی مذهبی داد تا این آیین آسیب نبیند وگرنه مرحوم مهندس بازرگان در مقاله‌ای به مناسبت نوروز نوشته بود هر چه بررسی کرده درنیافته دعای تحویل سال را چه کسی گفته است و قطعا سخن هیچ امامی نیست.

به هر رو نوروز در عصر جمهوری اسلامی هم نه تنها از پا نیفتاده که باشکوه تر هم برگزار می شود و اکنون سخن از تمدن نوروز یا کشورهای نوروز هم هست و مراد کشورهای منطقه است که نوروز را پاس می دارند. نه خواست امام محمد غزالی محقق شده که دوست داشت نوروز مندرس شود نه آرزوی آیت الله خزعلی که غدیر جانشین نوروز شود و نه طرح مرحوم رجایی که تعطیلات به ۴ روز رسمی محدود شود. البته در گذر زمان از دو نماد آتش افروز و حاجی فیروز اولی از دور خارج شده اما نوروز چنان با روح و فرهنگ ایرانی عجین است که نهادهای امنیتی هم دریافته اند مقوم امنیت ملی است و ایران را یک پارچه نگاه می‌دارد.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: