در این میان، تصویری هم از صحبتهای مسعود پزشکیان در فضای مجازی وایرال شده که در ایام انتخابات از اینکه خودروهای مثلاً ۲۰هزار دلاری در داخل ۱۰۰هزار دلار فروخته میشود، انتقاد کرده بود و آن سخن ایام تبلیغات را با این کنش زمان استقرار دولت در تعارض نشان میدهند.
روزنامه هم میهن نوشت:اما آیا آن سخن و این رفتار با هم در تعارض است؟ آیا پزشکیان که قول داده بود به مردم دروغ نگوید، حال که در جایگاه ریاست دولت نشسته است، در تعارض با قول خود عمل کرده است؟
بدیهی است هرچه نرخ تورم بالاتر و فاصله قیمتگذاری دستوری و کارخانهای با قیمت بازار بیشتر و نیز به دلیل کمبود سرمایه و تکنولوژی میزان تولید محصول کمتر باشد، این رانت افزایش مییابد و رقابت شدیدتری میان نیروهای ذینفع بر سر بهرهمندی از این رانت شکل میگیرد و ازآنسو، خسارت آن به کلیت جامعه و مصرفکنندگان نهایی و عادی افزایش مییابد.
اما وقتی این قیمتگذاری دستوری در داخل ادامه دارد، افزایش قیمتهای مقطعی در داخل عملاً همچون مُسکن و نیز منبع رانت عمل میکند و صرفاً بیماری این صنعت ورشکسته را مزمنتر میکند.
در کنار این عوامل اما، دولت از آزادسازی تعرفه واردات خودرو نیز به بهانه حمایت از صنعت داخلی خودداری میکند. در واقع، سخن پزشکیان درباره فروش خودروهای خارجی به قیمت چندین برابر جهانی آن، در مقام نقد این سیاست تعرفهگذاری بود که ازیکسو، وضعیتی شبهانحصاری را برای تولیدکنندگان داخلی ایجاد میکند و به آنها این امکان را میدهد که محصولات خود را با پایینترین کیفیت و قیمت بالا و همراه با انواع رانت و... به مصرفکنندگان عرضه کنند و از سوی دیگر، خودروهای خارجی نیز با قیمتهای نجومی در اختیار اقلیتی قرار میگیرد که احیاناً خود آنها از بهرهمندان مستقیم و غیرمستقیم خوان اقتصاد دستوری و انحصارات و تعرفهگذاریها و... هستند.
بنابراین، اگر قرار باشد به دولت پزشکیان انتقادی وارد شود، این انتقاد به جای آنکه متوجه افزایش ۳۰درصدی قیمت کارخانهای خودروها باشد، باید متوجه تداوم سیاستهای پیشین در حوزه قیمتگذاری دستوری و تعرفهگذاری دستوری باشد.
مسئولیت دولت برای آنکه آن سخن پزشکیان در انتخابات درست باشد، این است که صنعت خودرو و نیز کلاً صنعت و اقتصاد کشور را از دام این دو دستور خارج کند و آزادسازی قیمتها در داخل را همراه با آزادسازی واردات پیش ببرد و درعینحال، دست مدیران را برای اصلاحات جدی در ساختار صنایع خودروسازی داخلی از نظر تکنولوژی، بهرهوری، نیروی انسانی و... باز گذارد تا عملاً شرایط رقابتی در این حوزه شکل گیرد.
رقابت صنعتی با آزادسازی و کنار رفتن دولت از مسیر واقعی بازار و عرضه و تقاضا حاصل میشود، نه با قیمتگذاری و تعرفهگذاری دستوری و آنگاه ادعای رقابت با تشکیل سازوکارهایی از قبیل شورای رقابت که خود بر ابعاد و پیچیدگی مشکل میافزایند و رانتهای جدیدی را شکل میدهند. اما در کنار این دو آزادسازی، آنچه مهمتر است و از اولویت و فوریت بیشتری برخوردار است؛ آزادسازی کلیت کشور از بند تحریمها و تهدیدهای بیرونی است.
تا وقتی کشور گروگان چنین تفکراتی در داخل است که مانع رفع تحریمها و تهدیدهای خارجی میشوند، سخن گفتن از توسعه صنعتی و کاهش تورم بیمعنا و بیمحتواست.
پزشکیان راستگویی خود را باید با سه آزادسازی قیمتگذاری و تعرفهگذاری در حوزه اقتصاد و آزادسازی کشور از تحریم و تهدید در سیاست خارجی نشان دهد. راستگویی اصلی را در اینجاست که میتوان آزمود؛ نه در ویدئوهای مجازی ایام تبلیغات و مقایسه آن با امروز.