گلايه داشت ولي شرايط را مساعد نميديد كه بيپرده حرف بزند شايد نگران بود كه مورد قضاوت قرار بگيرد، شايد هم تبعات طرح گلايههايش بر ائتلاف فعلي اصلاحات – اعتدالگرايان مانع ميشد همه نظراتش را رسانهيي كند. از حال و هواي 22 خرداد پرسيدم و چرايي و چگونگي انصرافش، اينكه روحاني هم به نفع او كنار ميرفت؟
پرسيدم كه چه شد كه اصلاحات كانديداي ميانهرويي چون حسن روحاني را انتخاب كردند و اصول و دلايلشان براي اين ائتلاف چه بود، چرايي نام نبردن از روحاني در بيانيهاش، نرفتن به دولت روحاني، ارزيابي عملكرد چند ماه دولت تدبير و اميد و... مهمترين محورهاي مصاحبه ما با محمد رضا عارف است.
مصاحبه با او كه اين روزها بهشدت درگير امور بنياد امور ايرانيان است، سه بخش داشت: انتخابات رياستجمهوري و كنارهگيرياش از رقابتها و شايعات داغ آن روزها، ارزيابي كارنامه دولت روحاني و برنامه اصلاحطلبان براي مجلس آينده.
ماجراي انتخابات يازدهمين دوره رياستجمهوري را با هم دوره كرديم اما پاسخ بسياري از سوالاتم را درمباحث انتخابات مجلس آينده و برنامه او و دوستانش براي اجماع در اين انتخابات گرفتم.
پاسخي كه در شرايط اجماع و چگونگي ائتلافها بود، شرايطي كه به گفته او به ائتلافي غيرمدون ميان اصلاحطلبان با روحاني انجاميد كه نا مشخص بود و اصلاحطلبان نميتوانستند در دولت روحاني سهمي بخواهند يا ادعايي بكنند.
در لابهلاي مصاحبه مدام تاكيد ميكرد كه همه حرفهايش را روزي خواهد گفت نه براي اينكه به رخ بكشد كه درست پيشبيني ميكرده است به خاطر اينكه مردم بايد واقعيات را بدانند. اصرارش بر طرح خيلي از موضوعات پشت پرده در فرصتي مناسب آنقدر پررنگ بود كه پاسخ برخي سوالات فقط به لبخندي گذشت.
حرف بسيار داشت، آنچنان كه در بازخواني شب كنارهگيرياش از كانديداتوري در انتخابات رياست جمهوري «چندين بار گوشزد كرد اين را براي اولين بار است كه ميگويم». براي همين هم بود كه فكر كردم عنوان مصاحبه را بگذاريم اولينهاي عارف در گفتوگو با «اعتماد».
مصاحبه با محمدرضا عارف، در يكي از روزهاي برفي پايتخت اما با استقبال گرم اما در ساختمان پر رفت و آمد بنياد اميد ايرانيان آغاز شد. چند دقيقهيي به خوش و بش و نقلهاي غيررسمي گذشت. مصاحبه را با سوالي درباره نيمه شب دوشنبه بيست و دوم خردادماه آغاز كردم و پرسيدم چه شد كه اعلام كرديد به خاطر درخواست سيد محمد خاتمي از ادامه حضور در رقابتهاي انتخاباتي كنارهگيري كرديد؟
اما او ميخواست فراتر از شرايط چگونگي تصميمش براي انصراف از حضور در رقابتهاي انتخاباتي بپردازد به همين خاطر هم گفت كه از ابتدا ميگويد كه چه شد كه تصميم گرفت كانديدا شود. از نگراني هايش پس از حوادث 88 گفت و از تقليل ارزشهاي انقلابي در نسل سوميها و لزوم بازگشت مجدد اصلاحات به عرصه مديريتي كشور. گفت كه سه دهه تجربه مديريتي در نظام را دارم و بر خودم تكليف ميدانستم وارد ميدان انتخابات شوم.
گفت: «واقعا برايم «من» بودن مطرح نبود به همين خاطر هم بحث اجماع را مطرح كردم و همان روزها به سيد محمد خاتمي گفتم كه اگر شما يا هاشمي بيايد من كنارهگيري ميكنم.»
تاكيدش بر اعلام كنارهگيري به نفع كانديداي اصلاحطلب چندين بار تكرار شد و گفت: «همان روزها چهار تن از اصلاحطلبان براي رقابت در عرصه انتخابات مطرح بودند به خاتمي گفتم كه براي اجماع حاضرم كنارهگيري كنم چرا كه بناي مان پيروزي حداكثري بود. ميخواست بحث انصراف به نفع روحاني را به همين جمله كه «در نهايت براساس مكانيزمي از ميان من و آقاي روحاني تصميمگيري شد و قرار شد بر سر ايشان اجماع صورت بگيرد» محدود كند.
به همين دليل هم سوالمان را درباره چگونگي اين مكانيزم و اينكه چه شد اصلاحطلبان روحاني را كانديدايشان كردند پاسخي نداد. اما از روز كنارهگيرياش گفت و اينكه فكس سيدمحمد خاتمي را ميان زمين و آسمان به دستش رساندند، گفت: در هواپيما بودم كه فكسي ناخوانا و كمرنگ از آقاي خاتمي به دستم رسيد كه از مضمونش متوجه شدم درخواستي است براي كنارهگيري من.
پرسيدم گفتند كه آقاي خاتمي با شما تماس تلفني گرفته بودند تا از شما بخواهند به نفع حسن روحاني كنارهگيري كنيد اما به تماس ايشان پاسخ نداديد كه گفت: «براي اولين بار است كه اينها را ميگويم ساعت 5 يا 6 عصر 22 خرداد ماه بود و من در سفرهاي انتخاباتي در شيراز براي سخنراني آماده شده بودم و در حال رفتن به جايگاه بودم كه گفتند از طرف آقاي خاتمي تماس گرفته شده است. در آن زمان حقيقتا فرصتي براي پاسخگويي نبود و مردم منتظر سخنراني بودند، در نهايت شب 22 خرداد بود كه با نزديكانم نشستي برگزار كردم و تصميم بر اين شد تا كنارهگيري كنم.»
بعد از احساسش در آن ساعتها پرسيدم و اينكه بعد از چند ماه فعاليتهاي شبانهروزي و حس و حالي كه هواداران به كانديداها منتقل ميكنند وقتي با اين درخواست روبهرو شديد كه بايد به نفع روحاني كه به كانديداي اعتدالگرايان شهره بود كنارهگيري كنيد چه احساسي داشتيد كه گفت: «اگرچه تشخيص من چيز ديگري بود اما معتقدم اگر در يك حكومت معنوي مسووليتي از دوش فردي برداشته شود جاي خوشحالي هم دارد.»
از ساز و كاري كه اصلاحات را به حمايت از روحاني كشاند پرسيدم و او گفت «من با اين سازو كار موافق نبودم اين را براي اولين بار است كه طرح ميكنم با جمعبندها موافق نبودم و فقط به خاطر قول و قرارهاي اخلاقي با آقاي خاتمي كنارهگيري كردم.»
چرا در بيانيه انصراف نامي از روحاني نبرديد؟
گفت كه آگاهانه متن بيانيه كنارهگيرياش را تنظيم كرد تا شانس پيروزي روحاني را بالا ببرد، پرسيدم پس چرا در بيانيه نامي از روحاني نبرديد كه توضيح داد: تحليلهاي دوستانم اين بود كه رقيب به دنبال اين بود كه بداند در نهايت من به صراحت اسم آقاي روحاني را ميبرم يا نه؟
گفتم يعني اين هم يكي از استراتژيهاي اصلاحطلبان براي پيروزي حداكثري بود؟ جواب داد: استراتژي خودم براي اولين بار است اعلام ميكنم و كسي هم نميدانست كه ما تعمدا براي به اجماع نرسيدن رقباي خود اينگونه اقدام كرديم.
پرسيدم نگران نبوديد كه اين استراتژي جواب معكوس بدهد؟ گفت: نه، گفتم كه مردم به كسي راي ميدهند كه تفكر اصلاحطلبي و اعتدال را قبول دارند كه واضح و روشن بود اين فرد كيست. در ادامه پرسيدم كه چرا نامي از روحاني نبرديد كه گفت در آن زمان تبليغات ممنوع بود.
برخي از اصلاحطلبان باور نميكردن انصراف دهم
پرسيدم اما اين كنارهگيري به رقيب هم ميفهماند كه منظور شما چه كسي است و هدف اصلاحات اجماع نهايي است فكر نميكنيد كه اين موضوع حداقل برايشان قابل حدس زدن بود؟ كه گفت: نه، آنها تحليلشان اين بود كه من تا پايان ميمانم آنها فكر نميكردند كه من به نفع آقاي روحاني كنارهگيري كنم حتي برخي از دوستان اصلاحطلب هم فكر نميكردند من چنين كاري انجام دهم.
چرا جواب تماسهاي خاتمي را ندايد؟
گفتم كه شما كه پيشتاز ائتلاف بوديد و اعلام كرديد كه اولين نفري بوديد كه بحث اجماع را مطرح كرديد چرا برخي اصلاحطلبان تصورش را نميكردند كه شما به نفع آقاي روحاني كنارهگيري كنيد؟ جواب داد: «اينها را بعدها بازگو ميكنم و فعلا نميخواهم وارد اين موضوعات شوم».
پرسيدم كه درباره كنارهگيري شما شايعات بسياري مطرح شد مثلا گفتند عارف نميخواهد كنارهگيري كند، ميگفتند شما حتي به تماسهايي كه از طرف آقاي خاتمي گرفته ميشد هم پاسخ نميداديد، جوابي نداد و با لبخندي فهماند كه پاسخ اين را هم در آينده ميدهد.
نمي دانم روحاني حاضر به انصراف ميشد يا نه؟
بعد پرسيدم كه فكر ميكنيد اگر پيشنهاد كنارهگيري به آقاي روحاني داده ميشد ايشان ميپذيرفت به نفع شما كنار برود؟ گفت: اينكه آقاي روحاني عمل ميكرد يا نه را نميدانم. پرسيدم چيزي هم دراين باره از گوشه كنار و و دوستانتان نشنيديد؟ كه خنديد و گفت چرا مهم اين است كه به من پيشنهاد شد و پذيرفتم من وكيل ديگران نيستم.
بعد بحث جذب او در دولت يازدهم را مطرح كردم و پرسيدم كه شما به عنوان كانديداي اصلاحطلبان به خاطر شرايط پيش آمده به نفع آقاي روحاني كه به عنوان يك چهره ميانهرو و معتدل شناخته ميشود از عرصه انتخابات كنار رفتيد و آرايتان به سبد روحاني ريخته شد، اين امر هواداران تان و كساني كه در حمايت از جريان اصلاحطلبي راي داده بودند را متوقع ميكرد كه شما در دولت به گونهيي حضور داشته باشيد اما اين اتفاق نيفتاد، چه شد كه برخلاف برخي خبرهاي غيررسمي كه از حضور شما در پاستور خبر ميداد به دولت نرفتيد؟ گفت: اين توقع فقط در طرفداران ما نبود و آنگونه كه به من خبر ميدادند اين توقع از سوي هواداران و ستاد آقاي روحاني هم مطرح شده بود.
براي ورود به دولت ائتلاف مدوني نداشتيم كه ادعا كنيم
من دو ملاقات با آقاي روحاني پس از انتخابات با ايشان داشتم در ملاقات اول كه براي تبريك رفته بودم فرضم اين بود كه بنده وظيفه كمك به دولت دارم و حقيقتا دلم ميخواست به دولت او كمك كنم.
وي ادامه داد كه يك زماني است كه بر اساس ساز و كار سياسي ائتلافي صورت ميگيرد و برنامه هم مشخص است. در مورد كنارهگيري من ائتلاف مدون و برنامهريزي شدهيي صورت نگرفته بود كه برنامههاي دولت از پيش تعيين شده باشد به همين خاطر نه ادعايي ميتوانستيم داشته باشيم و نه من باوري به چنين ادعاهايي دارم.
بعد هم از دو ديدارش با روحاني گفت: تا قبل از ديدار دوم بحث اصلي اين بود كه جايگاه من در دولت ايشان در چه سطحي باشد اما من در ديدار دوم اين موضوع را مطرح كردم كه چگونه بايد حضور 73 درصدي مردم را كه انصافا سرمايه عظيمي است حفظ كرد.
انتظارم اين بود كه روحاني از من مشورت ميگرفت
پرسيدم كه فكر نميكنيد با توجه به كنارهگيري شما و اينكه آخرين پست دولتي شما معاون اولي در دولت اصلاحات بود آقاي رييسجمهور بايد پيشنهاد بهتري به شما ميكردند؟
گفت: من توقعي از ايشان نداشتم. شايد انتظاري كه داشتم اين بود كه با توجه به تجربه 30 سال مديريتيام آقاي روحاني در برخي امور بيشتر از من مشورت ميگرفتند.
منبع: اعتماد