1- سال مار
سال 92 سال مار بود و این اولین سالی بود که وضعیت مردم با وضعیت حیوان مورد نظر مطابقت داشت. مردم که در سال 92 از درد بی پولی مثل مار به خود می پیچیدند در ماه سوم سال نیش لازمه را به گروه هایی که خواستار تداوم وضع سابق بودند وارد کردند. سوزش شدید این نیش و همچنین قطع بودن آب در سال 92 باعث شد این گروه به جای درمان منطقی محل نیش خورده به اقداماتی نظیر انداختن وزیر پیشنهادی رو بیاورند. نیش خوردگان در واقع حکم پونه را داشتند، البته نه به خاطر بوی خوبشان، تنها به خاطر این که بعد از سال ها سبز شدن دم خانه ملت، از آنجا تکان نمی خوردند.
2- احساس تکلیف
با شروع سال 92 اگر از هر کدام از سیاستمداران کشور می پرسیدید الان چه احساسی داری، با خیره شدن به افق می گفتند احساس تکلیف. روند شیوع احساس تکلیف برای حضور در عرصه انتخابات از آنفلوانزای مرغی هم سریع تر بود. هر روز بر تعداد کسانی که احساس تکلیف می کردند افزوده می شد و متعاقبا شایعات بیشتری هم در سطح شهر می پیچید. بعضی ها می گفتند احساس تکلیف کنندگان با گازگرفتن دیگران، آنها را هم دچار احساس تکلیف می کنند و ثبت نام 686 نفر در 5 روز را گواهی بر ادعایشان می دانستند. بعضی دیگر هم عقیده داشتند احساس تکلیف با نگاه کردن هم می تواند منتقل شود. شواهدی در دست است کسانی که به مدت 5 دقیقه به رئیس جمهور سابق نگاه کردند، این حس در آنها ایجاد شده که ریاست جمهوری کاری ندارد و دور همی قابل انجام است، لذا با در دست داشتن اصل شناسنامه راهی وزارت کشور شدند و پا در وادی تکلیف نهادند.
3- رد صلاحیت
یکی از موضوعات مهم سیاسی در سال 92 رد صلاحیت های بی سابقه بود. با وجود اینکه رد صلاحیت «سعیدی کیا»، «لنکرانی» و «کواکبیان» موجی از ناامیدی و دلسردی را در میان مردم ایجاد کرد، با اینحال رد صلاحیت «هاشمی رفسنجانی» در انتخابات یازدهم توانست شور و نشاطی هر چند اندک را به جامعه تزریق کند و همانطور که دیدیم مردم با خوشحالی از این اتفاق همگی به «حسن روحانی» رأی دادند.
4- انتخابات یازدهم
مردم تا قبل از انتخابات، 90 درصدشان می گفتند «جلیلی» رئیس جمهور است، 10 درصدشان هم برای خنده می گفتند «غرضی» رئیس جمهور است. 70 درصد می گفتند رأی نمی دهیم، 30 درصد می گفتند رأی می دهیم. در پایان معلوم شد 70 درصد رأی داده اند و حسن روحانی با 50 درصد آرا رئیس جمهور شده است. اصلا همین چیزهاست که انتخابات را در ایران جذاب کرده. باور کنید «آگاتا کریستی» و «آرتورکانن دویل» اگر عمرشان به دنیا بود و انتخابات ایران را می دیدند افسردگی می گرفتند، بس که آثارشان در مقابل انتخابات کشور ما، قابل پیش بینی و لوس و بی مزه است.
5- مجلس نهم
روز سیزده مرداد رئیس جمهور منتخب اسامی وزرای پیشنهادی را تقدیم مجلس کرد. اساس یکی از کرامات اعتدال این است که همزمان می تواند دو دسته فکری که با هم دشمنی خونی دارند را متحد کند. بر همین اساس بعد از معرفی وزرای پیشنهادی هیچ یک از دو گروه احساس رضایت نمی کردند. کابینه در عین حال هم چپ بود هم راست. هم محافظه کار بود هم تندرو. هم لیبرال بود هم سوسیالیست. هم استقلال بود هم پرسپولیس. مجلس در جلسه اول به همه وزرا به جز «محمدعلی نجفی» (آموزش و پرورش)، «میلی منفرد» (علوم، تحقیقات و فناوری) و «سلطانی فر» (ورزش و جوانان) رأی اعتماد داد. در جلسه دوم به وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش (فانی) رأی اعتماد داد ولی به علوم (توفیقی) و ورزش و جوانان (صالحی امیری) رأی اعتماد ندادند. در جلسه سوم به وزیر پیشنهادی علوم (فرجی دانا) رأی اعتماد داد ولی باز به وزیر پیشنهادی ورزش (سجادی) رأی اعتماد نداد.
حسن روحانی با دیدن این وضعیت می خواست مثل معلم ورزش های مدرسه یک توپ بیندازد وسط زمین و بی خیال ورزش شود ولی برای بار چهارم «محمود گودرزی» را به مجلس پیشنهاد داد. مجلس هم با اینکه دلش می خواست تا جایی که امکان دارد پیش برود و ببیند غول مرحله آخر چه شکلی است، جوانمردی کرد و رأی داد تا ورزش کشور معطل نماند وگرنه جوانان کشور که خیلی وقت است معطل اند.
6- فیلترینگ فیس بوک در سال 92
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت «فیس بوک یک موهبت الهی است.»
رئیس جمهور قبل از انتخابات گفت «فیلترینگ سایت ها بی فایده است.»
بعد از انتخابات وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزیر امور خارجه، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست و مقامات عالی کشور به فیس بوک آمدند. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت «روابط افراد در فیس بوک رابطه ای سالم است.» شاید بگویید فیس بوک کجایش سیاسی است؟ فیس بوک یک مسئله اجتماعی است ولی من به شما می گویم وقتی هر روز، ده مقام سیاسی فیس بوک را محکوم می کنند، ده مقام سیاسی دیگر آ« را تایید می کنند، وزیران دولت در آن اطلاع رسانی می کنند و بقیه ارکان سیاسی خواستار نابودی آن هستند و از گوشه و کنار هم خبر می رسد که صاحبان فیس بوک اطلاعات اشخاص را به دولت ها می فروشند، متاسفانه فیس بوک هم سیاسی است و در این پهنه هستی، تنها مادربزرگ نگارنده سیاسی نیست.
7- کسب توقیفات روز افزون
در سال گذشته توقیف دو نشریه خبرساز شد. یکی «بهار» و دیگری «یالثارات». وزیر ارشاد در مجلس بابت توقیف بهار ابراز تاسف کرد. نمایندگان اعتراض کردند که چرا تاسف می خوری و به وزیر کارت زرد دادند. بعد آقای جنتی رفت فکر کرد و گفت واقعا چه کاری است که من هر دفعه تاسف می خورم و تصمیم گرفت دیگر بابت توقیف چیزی تاسف نخورد.
بعد از چندی نشریه یالثارات هم توقیف شد. آقای جنتی دستانش را بهم مالید و گفت این بار تاسف نمی خورم و کارت زرد هم نمی گیرم. نمایندگان هم که دیدند آقای جنتی ذوق کرده گفتند «چرا وزارت ارشاد نسبت به توقیف روزنامه ها اظهار تاسف نمی کند؟ این چه وزارت ارشادی است؟» آقای جنتی بعد از چند ثانیه خیره شدن به دوربین به مجلس گفت: «تکلیف من را روشن کنید.» مجلس هم گفت «ما هر وقت لازم دیدیم خودمان می گوییم کی اظهار تاسف کنید.» به خاطر همین موضوع بود که در ماجرای بررسی عملکرد روزنامه قانون در هیات نظارت مطبوعات، مجلس به وزیر ارشاد مسیج داد «آقا در این مورد اظهار تاسف نکنی ها یک وقت! حواست باشه.»
8- توافق ژنو
تیم جدید مذاکره کننده با گروه 1+5 متشکل از وزیر امور خارجه و معاونانش اعتقاد به بازی برد برد داشتند. در حالی که تیم قبلی عادت داشت در اواسط بازی تیم را بکشد بیرون. تیم جدید با روش تیکی تاکا بازی می کرد. مذاکرات کوتاه و مفید. اما تیم قبلی عادتا رو به بازی هوایی می آورد و می گفت «مگر همین سیستم بومی علی اصغری که بازی می کنیم چه اشکال دارد؟»
تیم جدید اگر یک گل می زد، می گذاشت تیم مقابل هم یک گل بزند ولی تیم قبلی اعتقاد داشت «با یک گل بهار نمی شه» و تا تیم حریف را سوراخ نمی کرد از زمین بیرون نمی آمد. تیم حریف هم معمولا سوراخ نمی شد و تیم قبلی کشور به بهانه مناسب نبودن شرایط زمین بازی را ترک می کرد و قهرمانانه به کشور بازمی گشت. همین دیگر! عرض خاصی نداشتم. سال نویتان مبارک. یخ هم خودتونید.
منبع:مجله خط خطی