counter create hit حکایت متر ملانصرالدین و فرمایشات جمنایی!
۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۰:۳۵
کد خبر: ۲۱۶۵۵۱
وعده های نامزدهای انتخاباتی مزین به تایید کاندیداهای بازمانده جمنایی

حکایت متر ملانصرالدین و فرمایشات جمنایی!

مرور تجربیات گذشته چه در کارنامه عملکرد اقتصادی و چه در رویکردهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، نشان می دهد که اصولگرایان مقبولیت گفتمانی نداشته و به هیچ روی توانایی ایجاد موج اجتماعی و افزایش ناگهانی در سبد آرای عمومی خود را ندارند و نمی توانند در وجه ایجابی جاذبه لازم را برای تهییج و همراهی افکار عمومی رقم بزنند.

سرویس سیاسی خرداد/ رضا رئیسی: مهم ترین هدف غایی و نهایی تشکیلات محوری اصولگرایان، در انتخابات ریاست جمهوری 96، تغییر دولت روحانی و ایجاد یک دگرگونی بزرگ و سترگ در سپهر سیاسی است. تغییری که نه سهل است و نه آسان، نه مسبوق به سابقه است و نه قریب.

این خواست تغییر اما هم جدی است و خواستنی، هم مطلوب است و هم آمال و آرزوی دلربا و هم تضمین کننده حیات سیاسی برای طیفی که رک و بی پرده و بی هیچ تعارفی این خواست تغییر را فریاد می زند. کافی است رجوعی کنیم به آخرین مجمع عمومی جمنا و مروری کنیم؛ سخنان نامزدهایی که با کلید واژه هایی چون وضعیت بغرنج، شرایط نامطلوب و ده ها تعبیر شاذ و گزاف، چنان چهره تیره و تارکی از شرایط موجود ترسیم می کنند که جز اوضاع بحرانی نی توان بر آن نامی گذاشت!

البته که طبیعی است اینچنین ترسیم و تبیینی برای تغییر دولت و 4 ساله کردن آن، آنهم برای اصولگرایان با آن عقبه و سابقه تاریخی و بدنه سیاسی و کارشناسی و کارنامه های مشعشع در سپهرهای مختلف و متکثری که به نقش آفرینی پرداخته اند.

اگر وضعیت اینچنین بغرنج و بحرانی ترسیم نشود، نمی توان هم از لزوم تغییر گفت

موجه جلوه دادن «تغییر» به چند دلیل ساده و همگانی فهم کار سخت و شاقی برای اصولگرایان است.

اول- اصولگرایان اوضاع را بحرانی می خوانند تا بتوانند از لزوم تغییر بگویند و آن را در جامعه جا بیاندازند. حال آنکه دولت در عرصه سیاست خارجی کشور را از حلقه تهدیدات و دامنه فراخ تحدیدات خطرناک بیرون آورده و مهم ترین پرونده چند دهسال اخیر سیاست خارجی را با همه مخاطرات مترتب بر آن حل و فصل کرده است. تورم 45 درصدی را تک رقمی کرده، تراز تجاری کشور را برای اولین بار مثبت کرده و صادرات بر واردات پیشی گرفته، ثبات بر بازرهای پولی و مالی حاکم شده، کشاورزی جان گرفته و خو کفایی گندم محقق شده، برای اولین بار اقتصاد کشور از وابستگی مطلق به درآمدهای نفتی رهانیده شده و درآمدهای مالیاتی بر درآمدهای نفتی پیش گرفته، قیمت ارز را 4 سال نه افزایش که کاهش داده است، طرح های بزرگ نفتی را به سرانجام رسانده و برای اولین بار در میادین مشترک بر رقبای همسایه فایق آمده و .... طبیعی و بدیهی است که با این دستاوردها نمی توان اوضاع را بحرانی خواند

تنها و تنها به این علت که رکود اقتصادی بر داد و ستدهای خرد اقتصادی حکمفرماست، رکودی که این دولت هم در پدید آمدن آن نقشی نداشته و تنها ایرادی که می توان به آن گرفت، کندی سرعت برون رفت از آن است که نشانه ها نیز حاکی از حرکت پرشتاب در این مسیر است که چون چاه ویل اقتصاد ایران را سال ها در بر گرفته بود.

هر فرد عامی و ساده و نامتخصصی هم بلد است با احتساب درآمد و خرج زندگی خود، تفاوت زمان فعلی با چهار سال پیش را محاسبه کند و با این وصف بحرانی خواندن شرایط کار سختی است؛ که اگر این بحران است، پس وضعیت چهار سال پیش با مدیران دولتی آن برهه که در جمنا و ستادهای نامزدهای اصولگرا حضور جدی دارند، چه نامیده می شود؟ و آیا اینها توانایی حل بحران را دارند؟

دولت را اگر با این کارنامه بر عرش نشانیم لااقل نمی توانیم او را به قهقرای ناکارآمدی و روندهای معوج رهنمون کرده و شرایط را بحرانی خوانده و خواست تغییر را گزاره مطلوب جلوگر کنیم.

دوم- مرور تجربیات گذشته چه در کارنامه عملکرد اقتصادی و چه در رویکردهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، نشان می دهد که اصولگرایان مقبولیت گفتمانی نداشته و به هیچ روی توانایی ایجاد موج اجتماعی و افزایش ناگهانی در سبد آرای عمومی خود را ندارند و نمی توانند در وجه ایجابی جاذبه لازم را برای تهییج و همراهی افکار عمومی رقم بزنند.

سوم- مرور رفتارورزی سیاسی مردم ایران نشان می دهد که آنان تمایل دارند که فرصت لازم را برای تحقق وعده ها و شعارهای دولت مردان به آنان داده و ریسک تغییرات ناگهانی را نپذیرند حتی اگر نارضایتی و دلخوری و گلایه هم باشد، خود را در کاهش مشارکت نشان می دهد نه در ریزش به سمت رقبای تازه آمده که همگان می دانند تغییرات می تواند تاثیرات نامطلوبی گذاشته و تا افتادن امور روی روال عادی فرصت و هزینه های بسیاری بر کشور مترتب می شود.

با این اوصاف اصولگرایان تنها و تنها یک راه و گزینه برای ایجاد این تغییر سخت و دست نیافتنی دارند. تغییری که نمی توانند دل از آن بکنند و برایش لختی و فرصتی صبر کنند و چهار سال صبوری پیشه کنند که آنان نیک می دانند اگر در این برهه موفق به ایجاد تغییر نشوند، در 4 سال پیش رو با تحقق برنامه های دولت و نتیجه بخشی اقدامات و تدبیرهای به عمل آمده و عبور از زیر آوار مهلک عملکردهای گذشته، دولت با دستیابی به مقبولیت عومی دو چندان در سال های بعدی نیز در سیطره این تفکر و گفتمان سیاسی باقی خواهد ماند.

استفاده از تمامی ظرفیت های ممکن برای ایجاد جنگ روانی، هجمه سیاسی و تبلیغات و سیاه نمایی در وجه سلبی برای صدمه به دولت در بازه زمانی کوتاه مدت انتخابات و از طرف دیگر در وجه ایجابی طرح وعده های پر طمطراق و ترسیم فردایی آنچنان خوش و خرم که درخشش الوان رنگارنگ آن چشم ها را خیره و اذهان را مات کرده و امکان وقوع غیر ممکن ها را ممکن کند. مهم هم نیست که تبعات پسینی آن چه باشد، یا امکان وقوع این وعده ها بر اساس آمار و ارقام متقن و ظرفیت های کشور و بدیهیات اقتصادی و الزامات قانونی دولت محال و ناممکن.

مهم آنست که تغییر رقم خورده و دیو دولت یازدهم رفته و فرشته نیک اختر جمنا در سپهر سیاست ایران به تجلی و نمو درآید.

نشان به آن نشانی که تاکنون کلمه ای و جمله ای و کوچکترین آمار مستند و ساز و کار مشخصی برای وعده های آنچنانی و بهت آور ارائه شده، بازتاب نیافته و تنها و تنها به این بسنده شده که دولت نالایق و ناکارآمد فعلی توان اجرایی و عملیاتی تحقق این دستاوردهای سترگ را ندارد و ما می توانیم و می شود و شما چشم بسته به ما که شایسته ایم و کارآمد و مردم دوست و مردم نواز رای دهید.

طرفه آنکه پس از نامزدهای انتخابات، این بار نامزدهای بازمانده جمنا هم به میدان آمده اند و با کمال متانت و نهایت صراحت فرموده اند که این کار ها شدنی است. علیرضا زاکانی امروز در یک جمع دانشجویی پس از حملات مفصل و مشروح به دولت فرموده است که وعده 5 و 6 میلیونی اشتغا شدنی است، البته بازهم کلمه ای گفته نشده که چطوری و چجوری و ...

سپس محسن رضایی هم در قالب توئیتی گفته که افزایش یارانه شدنی است و اضافه فرموده است که 5 میلیون شغل هم ممکن است.

الحمدالله چیزی که مالیات ندارد، وعده و وعید است، نه خرجی دارد و نه زحمتی، اینکه بعدا هم چه می شود، از این پله به آن پله فرج است، از این پل بگذریم،چو فردا شود فکر فردا کنیم!

حکایت، حکایت ملانصرالدین طناز است که روزی خطاب به مخاطب حیران و متحیری که درباره ادعای عجیب و شاذ وی مبنی بر اینکه اینجا که من ایستاده ام، مرکز زمین است، گفت: اگر شک داری مترش کن، بگیر و برو دور کره زمین را متر کن تا برایت ثابت شود!

حالا حکایت این وعده هاست،همینی که هست ناراحتید؛ نایش را برداریید تا ناراحت شوید، ما می گوییم می شود شما هم بگویید می شود و به ما اعتماد کنید تا طرحی نو درانداخته و ...

ویزا کانادا
اسنپ دکتر صفحه خبر
خرید آنلاین
عی بابا صفحه خبر
پرواز بیتاسیر
کارن تجارت
علی
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۲۰ - ۱۳۹۶/۰۲/۱۲
۰
۱
خخخخ. همین جمنایی ها به کار شما عوامفریبان بی درد پایان میدهند خخخخخ
ایزدی نجف ابادی
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۰۴ - ۱۳۹۶/۰۲/۱۳
۰
۰
انتخابات این دوره مهمترین انتخابات 20 سال اخیر است این انتخابات شاید مثل انتخابات مرداد 64 سرنوشت 30 ساله اینده را رقم بزند.هر گفتمانی که بتواند رای کسب کند گفتمان غالب دهه های اینده خواهد بود.شاید برای همین ..
آرسام تک
اکومگ2
آرسام تک
اکومگ2
آرسام تک
اکومگ2
آرسام تک
اکومگ2
آرسام تک
اکومگ2
آرسام تک
اکومگ2