می ترسم دختری شوهرم را از من بگیرد
خرداد: روان درمان با استخراج دلایل قدیم و جدید آزردگی شما تلاش می کند نگرش های منفی بسیار هسته ای و مقاوم به تغییر را آرام آرام ترمیم و با نگرش های مثبت و هنجار جایگزین کند که در این فرایند ممکن است از درمان دارویی نیز به عنوان درمان مکمل بهره جوید.
به گزارش خرداد، یکی از خوانندگان روزنامه خراسان نوشته است:من عقد کردم ولی خیلی روی شوهرم حساسم، خیلی زیاد. به زنگ زدن و زنگ خوردن گوشی اش و سلام و علیک کردن با دیگران. به همه چیز حساسم. زندگی ام دارد خراب می شود، نمی دانم دیگر چه کار کنم. به شدت هم فکر های منفی می کنم و بدبین، بی اعتماد و شکاک شده ام. با این کارها دارم شوهرم را از خودم دور می کنم. می ترسم دختری او را از من بگیرد. زندگی ام مختل شده است. لطفا راهنمایی ام کنید.
پاسخ:
،شما در طرح مسئله اصلا نشانی از مستندات واقعی کشف شده ای که اثبات بدعهدی همسرتان را داشته باشد، نکردید و این می تواند صرفا نشانه سوءظن و بدگمانی شما باشد و اگر بوده و ذکر نکردید، تا اندازه ای حق دارید که به وی مشکوک باشید.
2 دلیل بدبینی به همسر
دلایل بدبینی معمولا به دو موضوع برمی گردد.
1-علت ژنتیکی یا به اصطلاح ذاتی: یکی از علل بدبینی، ارثی است به این معنا که پدر یا مادر شما نیز دارای این خصلت اند که می توانید در برادران و خوهران خود یا دایی و عمه خود نیز مشاهده کنید و الزاماً در همه آن ها بروز ندارد؛ ممکن است در بعضی از آن ها دیده شود ولی این علت معمولاً آن قدر شدید نیست که جلوی ازدواج فرد را بگیرد ولی بعد از ازدواج بسته به میزان شدت آن و از سویی وقایع محیطی رخ داده، می تواند یکی از متغیرهای جدی اختلافات زناشویی باشد.
اگر شما درباره رفتار بدبینانه خود آگاهی کافی دارید و می توانید آن را مدیریت کنید، میزان آزردگی نگران کننده نیست ولی اگر درباره آن آگاهی کافی و کنترلی روی آن ندارید و معمولا دیگران از رفتار شما آزرده یا خشمگین می شوند و دایم هم به شما برچسب شکاک و بدبین می زنند میزان آزردگی در شما بالاست و نیاز مبرم به دارو درمانی و روان درمانی دارید.
2-علت محیطی یا تجربه و خاطرات گذشته شما: وجود وقایع شکل دهنده بدبینی، سوء ظن و بدگمانی در روند رشدی و گذشته فرد نیز می تواند منجر به این امر شود. وجود مکرر وقایع بسیار پربار از نظر هیجانی وشکل گیری نگرش منفی به موضوعات و از همه مهم تر آدم ها می تواند فرد را در آستانه بیماری بدبینی قرار دهد. به طور مثال شکست در ازدواج آن هم دو بار می تواند مسبب ترس از ازدواج و بدبینی به مردان شود و از همه قدرتمندتر خیانت همسر که می تواند باعث انرژی منفی زیاد و مستمری شود تا فرد به کلیت ازدواج و جنس مخالف سوء ظن جدی و افراطی پیدا کند.
حرمت شوهرتان را خدشه دار نکنید
توصیه مهم دیگری که در حوزه خانواده درمانی به شما و دیگر بانوان می کنم، توجه به حفظ شان و منزلت همسر است. اشتیاق و انرژی همسر شما به شما هرگز به معنای وجود اشتیاق آتشین و غیرقابل کنترل وی به زنان دیگر نیست. شکل گیری روابط و درآمیختن به آن نیاز به چندین پیش نیاز جدی دارد و تا نباشد روابط این گونه نیز هرگز شکل نخواهد گرفت. پس مراقب باشید با تکیه بر برداشت ها و تصورات غلط زنانه که بیشتر نشانه عشق و نیاز به توجه و دیده شدن از سوی همسرتان است و نه بدبینی به او، شان و حرمتش را خدشه دار نکنید که بی شک آسیب بلند مدتی به کیفیت رابطه شما وارد خواهد کرد.
با دیگران درد دل نکنید
از طرح شبهات معمول و حتی جدی خود به هر فردی به طور جدی پرهیز کنید که بی آبرویی مردتان رابطه مستقیم با خشم و بی میلی به ادامه زندگی مشترک برای هر دو نفرتان خواهد داشت. فراموش نکنید در این حالت در صورتی که با مراجعه به یک مشاور کاردان می توانستید مسئله را شفاف سازی و مدیریت کنید، با طرح و اعلام آن به نزدیکان و اقوام شعله ای را به خرمن آتش بدل کرده اید.
به روان درمان خبره مراجعه کنید
یکی از بهترین روش های درمان، شناخت-رفتار درمانی تحت نظر روان درمان خبره است. بدین معنا که روان درمان با استخراج دلایل قدیم و جدید آزردگی شما تلاش می کند نگرش های منفی بسیار هسته ای و مقاوم به تغییر را آرام آرام ترمیم و با نگرش های مثبت و هنجار جایگزین کند که در این فرایند ممکن است از درمان دارویی نیز به عنوان درمان مکمل بهره جوید.
