سرویس اقتصادی خرداد: تنها یک روز پس از آنکه مذاکرهکنندگان آمریکایی و ایرانی در عمان بر سر احیای برجام گفتوگو کردند، وزیر انرژی ایالات متحده به ریاض رفت تا در اقدامی موازی، درباره توافق هستهای با عربستان سعودی مذاکره کند. این همزمانی، نشانهای روشن از یک تغییر راهبردی در سیاست خارجی واشنگتن است؛ تلاشی برای اعمال فشار مضاعف بر تهران از یکسو، و بازگرداندن ریاض از آغوش پکن به مدار آمریکا از سوی دیگر.
به گزارش خرداد، وبگاه آمریکایی" اویل پرایس" در مطلبی به قلم " سیمون واتکینز" نوشت: در ظاهر، موضوع صرفاً گسترش همکاریهای انرژی است. اما عمق و دامنه مذاکرات میان واشنگتن و ریاض – از نفت و گاز و فناوریهای نو گرفته تا توسعه برنامه هستهای عربستان – بهروشنی نشان میدهد که هدف، فراتر از انرژی است: بازآرایی ژئوپلیتیکی خاورمیانه. ایالات متحده میداند که نفوذ فزاینده چین در منطقه، بهویژه پس از نزدیکی استراتژیک ریاض و پکن، میتواند تا چند دهه آینده توازن قدرت را به سود شرق تغییر دهد. بنابراین، هرگونه توافق هستهای با عربستان، نه فقط اقدامی در جهت متنوعسازی انرژی برای ریاض، بلکه ابزاری برای بازسازی ائتلافهای استراتژیک و تضعیف طرحهای بزرگ چین مانند ابتکار «کمربند و راه» است.
اویل پرایس مدعی شد: تهران این سیگنال را بهوضوح دریافت کرده است. منابع نزدیک به بدنه حاکمیتی ایران تأیید کردهاند که پس از اعلام رسمی مذاکرات آمریکا و عربستان بر سر انرژی هستهای، فضای سیاسی در تهران تغییر کرده و فشار برای دستیابی به یک توافق جدید با آمریکا افزایش یافته است. تهران نگران است که در صورت تجهیز عربستان به فناوری هستهای، ولو در چارچوبی صلحآمیز، تعادل راهبردی منطقه برای همیشه دگرگون شود.
در این میان، چین بیکار ننشسته است. از زمان پایان جنگ نفتی ۲۰۱۶، روابط ریاض و پکن بهطرز بیسابقهای نزدیک شد. پکن به بن سلمان پیشنهاد خرید کامل ۵ درصد از سهام آرامکو را داد تا از شکست مالی عرضه اولیه آن جلوگیری کند؛ پیشنهادی که اگرچه پذیرفته نشد، اما بن سلمان را در برابر آمریکا بدهکار پکن کرد. همکاریهای متعددی میان دو کشور امضا شد؛ از انرژی و فناوری گرفته تا دفاع و بانکداری، با محوریت استفاده از یوان و انتقال فناوری هستهای چینی به منطقه.
چین با هوشیاری تمام سعی کرد تا با تقویت پتانسیل هستهای عربستان و ایران، آمریکا را ناچار به درگیر شدن نظامی مجدد در منطقه کند؛ سناریویی که به باور پکن میتواند واشنگتن را از آسیا-پاسیفیک منحرف کرده و فرصت تثبیت قدرت به شرق دهد. گزارشهایی درباره همکاری موشکی پکن با ریاض و نقش دوگانهاش در حمایت از برنامههای هستهای ایران، گواهی بر این نقشه بلندمدت است.
در چنین شرایطی، آمریکا ناگزیر است ابزارهای بازدارنده جدیدی را به کار گیرد. دونالد ترامپ که رابطهای نزدیکتر با خاندان سعودی داشت، از جمله کسانی است که ممکن است بار دیگر با بازی قدرت شخصی خود، ریاض را به مدار غرب بازگرداند. از سوی دیگر، بایدن با مواضع حقوق بشریاش علیه عربستان – بهویژه در پرونده خاشقچی – نتوانسته اعتماد بن سلمان را جلب کند. این شکاف، سیاست آمریکا در قبال خاورمیانه را شکنندهتر از همیشه کرده است.
با این حال، وزیر انرژی آمریکا با اطمینان از نهایی شدن یک توافق گسترده با عربستان در ماههای آینده سخن میگوید. توافقی که اگر منعقد شود، نه تنها توازن انرژی منطقه را دگرگون میکند، بلکه شاید نویدبخش آغاز رقابت تازهای در خاورمیانه باشد؛ رقابتی میان واشنگتن و پکن، که این بار، نه در دریای چین جنوبی، بلکه در قلب خاورمیانه شعله خواهد کشید.